و حالا

ساخت وبلاگ

و اعضای خانواده و من اکثر ویژگی های خواستگار را پسندیدیم ولی...

ایشون نزدیک فکر کنم 37 ساله باشند و حتی من اسمشم نمیدونم و حتی نحوه ی یافتن و معرفی من، میدونم فامیلمون که همکارشون بودن با بابا مطرح کرد اما چگونه؟ یعنی فامیل من گفته از وقت زنت گذشته بیا یکی بجورم برات. اون خواسته یکی رو بجورن براش، و یا از اونجاییکه من دوست خواهرش بودم و قبلاً گفتم فامیلم فلانجا کار میکنه و اونم گفت داداش منم همینطور، آیا دوستم پیشنهاد داده بودند هر چند اینو بعید میدونم بعد چند سال بی خبری یادش بیفته منو پیشنهاد بده. ولی اونام گفتن من همکلاسی خواهرش بودم. و کسی که اومد پیش بابا باش صحبت کرد، آیا آقای خواستگار بود یا از بستگانش یا...

خلاصه اعضای خانواده روی اختلاف سن 10 سال بحث دارند و داداش یواشکی رفت یه فیلم ازش گرفت که ظاهرش 40 سال میزد عکسشو دیدم جاخوردم حس کرد 15 سال ازم بزرگتر میزنه یه لحظه گفتم بقیه چی میگن؟ انگیزم برا آتلیه رفتن برا عروسی کور شد. یه دختر تو خیالاتش مرد رؤیاهاشو با موهای عقب نشینی کرده تصور نمیکنه. البته تو فیلم کمی هم گیج میزد و خس کردم یکم بامزست . هم خوشحالم و هم سردرگم بابا گفت هرچی تو بگی و من ....

از اینکه بتونم با یه فرد متدین که روزیش حلال باشه و با شخصیت باشه و از نظر مالی هم در حد نیاز تأمین باشه زندگی کنم خوشحال میشم. ولی خوب اینکه تا الآن ازدواج نکرده نامزدی بهم خورده، با اینکه گفته بخاطر تفاوت اعتقادات بوده ولی ... یوقت بعدآ واسه چهره ناجوانش ناراحت نمیشم و اینکه تا چ حد عاطفی هست. خدای من خواهرش تو اینهمه سال که با هم بودیم به ندرت از خانوادش حرف میزد و من خندم میگیره از یه مرد 37 ساله بخوای بپرسی تو کارای خونه کمک خانوادت میکنی؟ و خیلی سوالای دیگه بنظرم خنده دار میشه.

داشتم به این فکر میکردم من اهل خوشگذرونی و اینا نیستم بهتره با همسرم اختلاف سن داشته باشم ولی خوب...

م تراود مهتاب......
ما را در سایت م تراود مهتاب... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emoon14d بازدید : 154 تاريخ : سه شنبه 19 شهريور 1398 ساعت: 20:36