خواستگار با ایمان

حدود یه سال و نیمه پست نذاشتم آها خوب من به این فکر میکردم چرا خواستگار متدین ندارم تا اینکه دو روز پیش عمو با بابا تماس گرفت گفت میخواد منو برا یه همکار پیشنهاد بده که با ایمانه و با اخلاقه و یاد حرفای بابا که می افتم خندم میگیره واسه همه تعریفای عمو جواب داشت. با ایمانه: بعضیا افرای با ایمانن و دیگه به فکر خانواده و اینا نیستن حکایتشم تعریف کرد. با اخلاقه: بعضیا جلو دیگران اخلاقشون خوبه تو خانواده نه. شرایط شغلیش خوبه و میتونه خیلی پیشرفت کنه: دخترم خواستگارای دیگه ای هم داشته که شرایط شغلی خوبی داشتند و مثال هم زد.
البته پدر راست میگه همیشه اینا با بهانه هایی که پدر گفته قابل نقض اند و بعید نیست صحیح باشند ولی بابا هم نمیدونم هدف دقیقش چی بود یا از یه ویژی طرف واقعاً بدش میومده یا از اینکه عمو پیشنهاد داد ناراضی بود.

خلاصه من وقتی گفت با ایمانه کلی ذوق کردم ببین چقد عقده ای شدم. پارسال حاضر نمی شدم خواستگار بیاد و میگفتم ازدواج کنم که چی بشه حالا با شنیدن اینکه طرف با ایمانه و ... چه ذوقی کردم یهویی

خدا جونم در کل کاری به این موردم ندارم ولی با لطف و کرم خودت یه همسر پاک، با ایمان ، خوش اخلاق، مسئولیت پذیر و متعهد و با یه عالمه ویژگی های خوب دیگه نصیبم کن و یه عالمه با هم انس داشته باشیم و از هم راضی باشیم و یه عالمه حرفای قشنگ با هم داشته باشیم